مشاغل سخت؛ زنان نرم

یکی از مشکلات زندگی مدرن، هماهنگ ساختن مؤلفه‌های مختلف و پدیده‌های عصر حاضر است. یعنی پدیده‌هایی مانند لزوم سرعت و فشار کار را باید با کمبودها و ناتوانی‌ها هماهنگ و سازگار کرد. افزایش مدرسه‌های جدید و دانشگاه‌ها و توسعه فضاهای کار اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و سیاسی باعث حضور انبوهی از دختران و زنان در فضای جامعه شده است و از آنجا که انتظارات آنها از مردان برای دریافت حقوق و مزایا پایین‌تر است، کارفرمایان را بیشتر جلب می‌کنند. البته از زنان، انتظار عرفی و شرعی نیز وجود دارد که آنها را در جامعه با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند. این انتظارات و ناهماهنگی‌های میان پدیده‌های مختلف و شرایط زندگی و کار زنان، در مشاغل معروف به مشاغل سخت و زیان‌آور بیشتر دیده می شود و زنان برای اداره این موقعیت های دشوار نیاز به روش‌هایی ویژه دارند تا بتوانند حداکثر سازگاری را پیدا کنند. آشنایی با این مشاغل و روش‌های حل مشکلات این دسته از زنان می‌تواند برای همه ما راه‌حل‌های سودمندی را به همراه داشته باشد.

مشاغل سخت؛ آری یا نه!

در فرهنگ سنتی موفقیت یک زن، به میزان پای‌بندی زن به تربیت فرزندان و رسیدگی به امور خانه بستگی دارد اما در زندگی مدرن، زنانی محبوب و مطلوبند که نه تنها در منزل بلکه در کار اجتماعی و اقتصادی فعال باشند. این دو مبنا چندان هم متفاوت نیست. مثلاً زنی که از کودکان، والدین سال‌خورده و یا همسر از کار افتاده‌اش نگه‌داری می‌کند،‌ «زن خوب و مهربان» نام می‌گیرد. اگر همین زن در شغل پرستاری مشغول به کار بشود، در میان سایر زنان شاغل از نظر سختی و دشواری کار، دلسوزی برای بیماران و مهارت در اداره امور زندگی‌اش هم «زن شاغل موفق» شناخته می‌شود. بهتر است با گروهی از مشاغل سخت و دشواری‌های آنان آشنا شویم؛

کارهای‌ سخت‌ و زیان‌‌آور کارهایی‌ است‌ که‌ در آنها عوامل‌ فیزیکی‌، شیمیایی‌، مکانیکی‌ و بیولوژیکی‌ محیط‌ کار غیر استاندارد بوده‌ و‌ به دلیل اشتغال‌، کارگر با تنشی‌ به‌ مراتب‌ بالاتر از ظرفیت‌های‌ طبیعی‌ جسمی‌ و روانی‌ مواجه باشد که‌ نتیجه‌ آن‌، بیماری‌ شغلی‌ و عوارض‌ ناشی‌ از آن‌ نیز باشد. این کارها شامل کار در معادن، حفاری‌های زیرزمینی، تخلیه‌ و حمل‌ مواد مذاب،حمل‌ و دفن‌ زباله‌ شهری، پرورش‌ طیور، کار در فضای‌ باز و در ارتفاع‌ بیش‌ از پنج‌ متر از سطح‌ زمین،کار مداوم‌ بر روی‌ خطوط‌ و پست‌های‌ انتقال برق، مشاغل‌ شن‌‌پاشی‌، پخت‌ آسفالت‌ دستی‌، قیرپاشی‌ و مالچ‌ پاشی، عملیات‌ جوشکاری‌ در داخل‌ مخازن‌ و …. است. اما این نوع تعریف از مشاغل سخت و زیان‌آور به کارهایی در محیط شهری کمتر اتلاق می‌شود. خبرنگاری، پرستاری، مهمانداران، امور مربوط به تدفین و چندین نوع کارهای دیگر که شباهت ظاهری به این تعریف ندارند از جمله مشاغل سخت دنیای امروزند که باید در بازتعریف آنها دقت بیشتری را لحاظ کنیم.

مشخص نبودن ساعت کار برای خبرنگاران و حضور آنها برای کسب خبر در محیط‌های ناامن، بیداری‌ها و شب زنده‌داری پرستاران در کنار بیماران به ویژه در شهرستان‌های محروم، تعدد سفر مهمان‌داران و تاثیر ارتفاع بر سلامت آنان، نبود اطمینان از شرایط سلامت برای زنان در غسال خانه‌ها  و مشکلات دیگر زنان در مشاغل به ظاهر شیک و انسان‌دوستانه، آنها را با مخاطراتی مانند مردان در محیط‌های کار سخت مواجه می‌کند. نبود قانونی که از همه زنان شاغل حمایت لازم را تامین کند یکی از مشکلات است و هماهنگی و سازگاری این گونه کارها با زندگی خانوادگی مشکل مهم‌تر آنهاست. برای رفع این ناهماهنگی راه‌کارهای بهداشت زنان را امتحان کنید.

راه‌کارهای مدیریت زنانه

توانایی هماهنگ‌کردن زندگی حرفه‌ای خسته‌کننده با زندگی خانوادگی کاملاً منظم یک شاهکار است؛ مخصوصاً اگر خانم خانه، مادر هم باشد. امروز در اکثر کشورهای پیشرفته 85 درصد زنان 25 تا 49 سال درکنار زندگی خانوادگی خود، زندگی حرفه‌ای‌شان را نیز دنبال می‌کنند. مادران شاغل عموماً تلاش می‌کنند از پرستار بچه یا مهدها یا اطرافیان برای هماهنگ‌کردن کار و کودکشان، کمک بگیرند. در این شرایط استرس زیاد می‌شود و اگر رسیدگی به والدین سالمند و مشکلات مالی هم اضافه شود زندگی شخصی خانم به شدت مختل می‌شود. کنترل اوضاع و ایجاد تعادل تنها راه برگرداندن شادی به زندگی است که البته کار راحتی هم نیست اما شدنی است.

مشاغل شیفتی، کارهایی که ساعت کار ثابتی ندارند مثل گروه پزشکی و یا پلیس، مشاغل بین‌المللی که افراد باید دایم آن‌لاین باشند، ساعات کاری طولانی و اضافه کار اجباری و تغییر در نقش خانوادگی مثل نگهداری از بچه‌ها در بعضی ساعات شبانه‌روز توسط پدر همگی باعث می‌شوند تا زنان برای رسیدگی به خود و ارتباط با فامیل و دوستان با کمبود وقت روبه‌رو شوند و همین کاهش ارتباطات خانوادگی و تضعیف سیستم حمایتی روحیه زنان را کسل کرده و آنها را خسته می‌کند. خستگی جسمی‌ و روحی، از دست دادن لحظات زیبا و برگشت‌ناپذیر زندگی مثل تولد‌ها، سالگرد ازدواج و … ، کم شدن دوستان به تدریج، فرد را تک‌بعدی کرده و بعد از مدتی سردی بر زندگی حاکم می‌شود که عواقب خوبی به همراه ندارد. برای ایجاد تعادل زودتر دست به کار شوید.

  • اولویت‌های زندگی‌تان را مشخص کنید: مشخص کردن اولویت‌ها به طور واضح و روشن، اولین و ضروری‌ترین مرحله در حفظ تعادل در زندگی است. نکته مهم در این زمینه آن است که مشخص کنید می‌خواهید اولویت‌های واقعی شما چه باشند نه این که فکر و تخیل خود را از اولویت مطرح کنید.
  • کارهای غیرضروری را حذف کنید: وقتی اولویت مشخص کردید، متوجه می‌شوید برای بعضی کارهایی که اولویت ندارند، زیاد وقت صرف می‌کنید. مثلاً بعد از بچه‌دار شدن بهتر است تماشای تلویزیون را کمتر کنید.
  • مدیریت زمان را فراموش نکنید: برنامه‌ریزی داشته باشید. زمان می‌تواند بهترین دوست و بهترین دشمن شما باشد. در صورتی که شما هم مادر هستید، هم یک زن شاغل، بهتر است از زمان بهترین بهره را ببرید. کارهای خانه را سازماندهی کرده و با برنامه انجام دهید. برای پخت غذا و خرید، فهرست تهیه کنید تا اتلاف وقت نشود.
  • هویت‌تان را فراموش نکنید: مادربودن، همسربودن و یک زن شاغل بودن نباید باعث شود که شما تبدیل به یک برده شوید. شما باید زنانگی خود را همیشه حفظ کنید. بسیاری از زنان عادت دارند از خود بزنند و فداکاری کنند تا دیگران در آسایش باشند. اما این کار چندان صحیح نیست. لذت‌های زنانه را همیشه در خود زنده نگاه دارید. هرچند وقت یک بار به آرایشگاه بروید و برای خودتان هم لباس‌های شیک بخرید. شما یک زن هستید و سعی کنید با غرور یک زن باقی بمانید.
  •  زمان شخصی داشته باشید: داشتن زمانی برای خودتان شما و توانایی‌هایتان را احیا می‌کند. اگر دایماً کار، ساعات شخصی شما را به هم می‌زند، در کارتان تغییر ایجاد کنید: ساعت یا حجم آن را کم کرده، مسوولیت‌تان را کمتر کرده و هر تغییری که به نفع ساعات شخصی است انجام دهید چون حفظ زمان شخصی باعث رضایت بیشتر در کار و زندگی شخصی شده، خلاقیت و تولید را بالا می‌برد. تفریح و آرامش به برنامه‌ریزی احتیاج دارد. این دو جزو اصول ضروری یک زندگی متعادل هستند.
  • از همسرتان کمک بخواهید: کارکردن تصمیمی است که شما به همراه همسرتان آن را گرفته‌اید. پس، از او در کارهای خانه و رسیدگی به امور فرزندان نیز کمک بگیرید. شستن ظروف، آماد‌ه‌کردن غذا، جاروکردن، بردن و آوردن کودکان به مدرسه و حمام‌کردن کوچولوها وظایفی هستند که بهتر است آنها را با همسرتان تقسیم کنید تا موفق باشید.

 نگاهی دیگر

رکن و محور اصلی در خانواده زن است. خانه محل امن و آسایش برای خانواده است و همه افراد در به وجود آوردن چنین فضایی باید تلاش کنند. خانه‌داری، همسرداری،رسیدگی به امور فرزندان و مدیریت خانه، کاری بس سخت و دشوار است و همتی بالا و توانی مضاعف می‌طلبد. اما در جامعه کنونی اینطور به نظر می‌رسد که خانه‌داری کار تکراری و خسته‌ کننده و کسالت‌بار است و ارزش اقتصادی و مالی برای زن ندارد. در صورتی که چنین نیست زنان با مسائل فراوانی روبه‌رو هستند و تمامی آنها استرس‌زا و تنش‌آور است و زنان شاغل تمام این مشکلات را به داخل خانه منتقل می‌کنند. بر اساس یک نظرسنجی که زنان شاغل و خانه‌دار در آن به طور مساوی شرکت کرده بودند، مشخص شد که زنان شاغل، خانه‌دارها را خوشبخت می‌دانند و حتی با وجود نرخ 23 درصدی زنان خانه‌داری که زنان شاغل را موفق‌تر از خودشان می‌دیدند، معلوم شد که 77 درصد زنان خانه‌دار با وجود ناراحتی از کسالت‌بار بودن زندگی‌شان، خود را از هم‌تایان شاغلشان خوشبخت‌تر می‌دانند. البته 3 درصد از زنان پاسخ نمی‌دانم را انتخاب کردند.

نخستین کسی که از اشتغال زن متأثر می‌شود، خود زن است. با اشتغال وی وابستگی او به خانواده و روابط عاطفی‌اش کم‌رنگ و پرتنش می‌شود.  کاهش سطح تغذیه و رفاه خانواده با شاغل شدن زن نیز ارتباط معکوس دارد. اما اگر به جوانب مسأله بنگریم در می‌یابیم که هزینه‌های جانبی تحمیلی، در اثر فقدان حضور مادر بیشتر از درآمد زنان شاغل است. مانند هزینه‌های ایاب و ذهاب، مهد کودک، کلاس‌های جبرانی، تفریحی، گرفتن وام و هزینه خدمتکار منزل، استفاده از غذای حاضری و آماده، تهیه کمکی منزل و غیره گرایش به مصرف بیشتر و خرید لوازم و امکانات. اما زنان حق دارند خود انتخاب کنند و در بین اشتغال، تحصیل و یا خانه‌داری با اختیار عمل کنند. فشارهای اقتصادی بر خانواده‌ها، حس بیداری زنان و نیاز به آگاهی در نسل جوان این انتخاب را دشوار می‌کند. به هر حال آنچه مسلم است به سیاست‌گذاری‌های بنیادین جدید در حوزه اشتغال زنان و حل مشکلات اقتصادی جامعه نیازمندیم تا بتوانیم انتخاب مناسبی داشته باشیم.

مهم‌ترین نکته این است که زنان باید بیاموزند تا ابتدا مشخص کنند که از خود چه می‌خواهند و بر اساس توانایی‌ها و  امکاناتشان تصویری از خود داشته باشند و بر اساس آن عمل کنند. متاسفانه زنان عادت کرده‌اند، برای خوب بودن اولین راه را انتخاب کنند و در برابر خواسته‌های همسر، فرزندان و کارفرمایان ابتدا خواسته‌های خود را کنار بگذارند. این راه‌حل کارآست اما راضی‌کننده نیست و در دراز مدت علاوه بر آسیب‌های مشاغل دشوار، آنها را افسرده و سرخورده می‌سازد. 

گوشواره:

  • زنی که از کودکان، والدین سال‌خورده و یا همسر از کار افتاده‌اش نگه‌داری می‌کند،‌ «زن خوب و مهربان» نام می‌گیرد. اگر همین زن در شغل پرستاری مشغول به کار بشود، در میان سایر زنان شاغل از نظر سختی و دشواری کار، دلسوزی برای بیماران و مهارت در اداره امور زندگی‌اش هم «زن شاغل موفق» شناخته می‌شود.
  •          مشاغل شیفتی، کارهایی که ساعت کار ثابتی ندارند مثل گروه پزشکی و یا پلیس، مشاغل بین‌المللی که افراد باید دایم آن‌لاین باشند، ساعات کاری طولانی و اضافه کار اجباری و تغییر در نقش خانوادگی مثل نگهداری از بچه‌ها در بعضی ساعات شبانه‌روز توسط پدر همگی باعث می‌شوند تا زنان برای رسیدگی به خود و ارتباط با فامیل و دوستان با کمبود وقت روبه‌رو شوند و همین کاهش ارتباطات خانوادگی و تضعیف سیستم حمایتی روحیه زنان را کسل کرده و آنها را خسته می‌کند.

منبع: مجله بهداشت زنان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب

محبوبترین مطالب