ب
ه گواهی تاریخ، همزمان با آغاز نهضت امام خمینی، زنان با حضور پرنگ خود در مبارزه علیه رژیم پهلوی توانستند با شیوههای گوناکون مبارزه، ضربات جبرانناپذیری بر پیکره رژیم پهلوی وارد کنند.
این نوشتار به مرور شیوههای مبارزاتی زنان با رژیم پهلوی در دوران نهضت اسلامی میپردازد.
تهیه و توزیع اعلامیهها
یکی از شیوههای مبارزاتی زنان در مبارره علیه رژیم پهلوی، تهیه و توزیع اعلامیههای امام خمینی در سراسر کشور بود. بانوان اغلب در خانه به صورت دستنویس اقدام به تکثیر اعلامیهها میکردند. چنان که خانم مریم بهروزی میگوید: «چون در آن زمان دستگاه چاپ و تکثیر در اختیار ما نبود، با خواهران و دیگر اعضای خانواده، اعلامیهها را شب با دست مینوشتیم و روزها با احتیاط در میان مردم توزیع میکردیم.»
گزارشهاى مأموران ساواک نیز به خوبى نشاندهنده نقش زنان در توزیع اعلامیهها است. به عنوان نمونه در گزارشی از ساواک در مورد توزیع اعلامیه توسط زنان آمده است: «فاطمه عربزاده در 18/3/57 قصد داشت، تعدادى اعلامیه از قم به کرمان ببرد که توسط مأمورین انتظامى راه آهن قم دستگیر شد، ولى علاوه بر اعلامیه، تعدادى نوار از (امام) خمینى هم داشت».[1] به گزارش اسناد تاریخی، با نزدیک شدن به سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، نقش زنان در توزیع اعلامیهها بیشتر مىشد و در سال 1357، بیشتر اعلامیهها به وسیله بانوان توزیع مىشد.
برپایى مجالس
برپایى مجالس زنانه از دیگر شیوههای مبارزاتی زنان به حساب میآید. زنان با برپایی این مجالس و ایجاد وعظ، سیاستهای رژیم پهلوی را به چالش میکشاندند. در تهران این مجالس بیشتر در مسجد قبا برگزار مىشد و تعدادى از زنان مبارز مانند مریم بهروزى، گرجى و حسابى براى زنان سخنرانى مىکردند.
چنانکه از خاطرات خانم بهروزی برمیآید، این جلسات با استقبال بینظیر زنان مواجه میشد: در جلسات سخنرانی مذهبی و سیاسی با استفاده از آیات و احادیث و روایات و تاریخ کربلا و قیام حضرت زهرا(س) در دفاع از مقام ولایت هر آنچه را که میتوانستیم به عرض خواهران میرساندم. جلسات سخنرانی ما پرجمعیتترین جلسات مذهبی زنان در تهران بود. در سال ۱۳۵۵ در منزل دکتر رضوی در شهر قم جلسه سخنرانی داشتم. در این جلسه عده زیادی شرکت میکردند. شهربانی قم دکتر رضوی را خواسته و از ایشان پرسیده بود: «منزل شما چه خبر است؟» ایشان جواب داده بود: «جلسه مذهبی است و خانمها شرکت میکنند.» سپس پرسیده بودند: «سخنرانتان چه کسی است؟» ایشان جواب داده بود: «خانم بهروزی است.» پرسیده بودند: «پس چرا اینقدر ازدحام است؟» ایشان گفته بودند: «مردم به امام حسین(ع) علاقه دارند.»
در یکى از گزارشهاى ساواک هم درباره این جلسات آمده است: «روز 20 مرداد جلسهاى با حضور حدود 400 نفر از زنان تحت عنوان آمادهسازى در مسجد قبا تشکیل شد. در این جلسه، خانم بهروزى ابتدا تفسیر قرآن نمود و سپس اظهار داشت رهبر مملکت (کد 66)=[محمدرضا پهلوی] فاقد دین است و به ظاهر تظاهر به دیندارى مىکند».[2]
نه تنها در تهران، بلکه در شهرستانها نیز این مجالس با حضور پرشور بانوان بر پا میشد. به عنوان نمونه ساواک در گزارشی درباره برپایی این قبیل مجالس در بروجرد گزارش میهد: «فاطمیه شهرستان بروجرد که زیر نظر آقاى ثقهالاسلامى و خانم ایشان اداره مىشود، امسال خانم شیخ مجتبى بروجردى نیز آنجا سخنرانى مىکند، مرکز تجمع گروهى از زنان جوان و دختران است که براى استفاده از سخنرانى خانم ایشان شرکت مىکنند.»
علاوه بر این، در گزارش دیگرى در تاریخ 21 مرداد 1357 چنین آمده است: «مدت یک هفته است خانم زهرا عراقى، فرزند حسن در حسینیه بیجار به منبر رفته و درباره دین مبین اسلام براى جمعیت بانوان سخنرانى مىکند.» در حسینیه اصفهانىهاى آبادان نیز جلسات سخنرانى مخصوص بانوان تشکیل مىشد. این قبیل جلسات، تاثیر بسیاری در تعمیق مبارزات بانوان داشت و آنها را با سیاستهای روز بیشتر آشنا میکرد.
تحصن
یکی دیگر از شیوههای مبارزاتی زنان علیه رژیم پهلوی تحصن بود. به عنوان نمونه در اول خرداد 1351، تعدادى از زنان وابسته به زندانیان سیاسى، براى آزادى زندانیان از تهران به اصفهان رفتند و در آنجا به آیتالله خادمى متوسل شدند. سپس به شیراز رفتند و از آیتالله بهاءالدین محلاتى براى آزادى زندانیان خود کمک خواستند و در نهایت به قم رفتند و در منزل آیتالله شریعتمدارى متحصن شدند.[3]
تحصن معلمان زن در مدارس نیز یکی دیگر از برنامههای بانوان انقلابی بود. چنانچه خانم بهجت افراز در خاطرات خود اشاره میکند: «در سالهای 1356 – 1357 که تظاهرات و راهپیماییها شروع شده بود، مدارس نیز همانند دیگر اماکن دولتی در اعتصابها و راهپیماییها شرکت میکردند. در این زمان، برنامه اعتصاب مدرسه محل کارم به عهده من بود و همه همکارانم نیز از من حرف شنوی داشتند و مدیر مدرسه هم با اعتصاب مخالفتی نمیکرد.»
اما گستردهترین تحصن زنان در منزل آیات عظام، تحصن 40 نفر از زنان در روز 10 تیر 1357 در منزل آیتالله خادمى بود که با اعتصاب غذا همراه بود و 15 روز به طول انجامید و انعکاس گستردهاى در میان مردم داشت. با رسیدن خبر آن تحصن به سایر شهرها، مردم براى حمایت از آنها وارد عمل شدند به طوری که آیتالله صدوقى در حمایت از آنان اعلامیهاى صادر کرد.
شرکت در تظاهرات
شرکت در تظاهرات از دیگر شیوه مبارزاتی زنان در طول دوران نهضت اسلامی بود. بانوان در تظاهراتهایى که در 15 خرداد در تهران برپا شد، نقش بسزایى ایفا کردند و تعدادى از شهدا و مجروحان این روز از زنان مبارز بودند. علاوه بر تهران در قم، خمین، شیراز و سایر استانها نیز زنان علیه رژیم پهلوی به تظاهرات پرداختند.
حضور بانوان در تظاهرات، در طول نهضت اسلامی بارها و به مناسبتهای مختلفی به چشم میخورد. با اوج گرفتن مبارزات علیه رژیم پهلوی، بانوان به طور گستردهتر در تظاهرات شرکت میکردند. شرکت گسترده در نماز عید فطر سال 57 و تظاهراتهاى پس از آن، یکى از عظیمترین صحنههاى حضور زنان در نهضت امامخمینى بود که در سراسر کشور برپا شد و بازتاب گستردهاى داشت. همچنین حضور تاریخی زنان در تظاهرات عظیم 16 و 17 شهریور سال 57 ضربه جبرانناپذیری را بر پیکره رژیم پهلوی وارد کرد. تداوم این تظاهراتها در ماههای بعد سرانجام توانست رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون کند.
نقش تربیتی و آموزشی زنان
زنان با تربیت فرزندان و ترغیب همسران خود به مبارزه هم نقش موثری در نهضت اسلامی داشتند. آنها به فرزندان خود میآموختند چگونه باید در برابر یک دیکتاتور ایستاد. خود نیز با حضور در تظاهرات، الگوی عملی برای فرزندانشان بودند.
آموزش در مدارس نیز یکی دیگر از شیوههای مبارزاتی زنان علیه رژیم پهلوی بود که در گزارشات مأموران ساواک انعکاس زیادی یافت. به عنوان نمونه، مأمور ساواک درباره یکى از معلمان مبارز چنین گزارش مىدهد: «خانم صمدى، دبیر درس دینى، دبیرستان شایسته کرج در سر کلاس تبلیغات ضد دولتى مىنماید و جملاتى از قبیل «ما به خاطر شهداى تبریز و قم امسال (1357) عید نوروز را برگزار نمىکنیم.» بیان نموده و به شاگردان توصیه مىنماید که شما هم امسال به خاطر شهدا عید نگیرید.»
همچنین گزارشگر ساواک در مورد فعالیتهای خانم زهرا عبدالرزاقى که در دبیرستان بهرام، واقع در آبیک قزوین تدریس مىکرد مینویسد: در اثر اقدامات و سخنان او، دانشآموزان تا حد زیادى به مخالفت با رژیم روى آوردند. [4] خانم خلیفه سلطانى، دبیر اقتصاد دبیرستان مهرگان الیگودرز نیز اغلب سر کلاس از مسائل سیاسى صحبت مىکرد و دانشآموزان را علیه رژیم تحریک مىنمود. خدیجه اشجارى، معلم دبستان 22 مهر آبادان نیز پیوسته در کلاس درس، از سیاست حکومت انتقاد مىنمود و از امامخمینى طرفدارى مىکرد و دانشآموزان را به مخالفت با رژیم و حمایت از نهضت امام فرامىخواند.
عضویت در گروههاى مبارز
با افزایش تجربه مبارزاتى زنان، آنان به این نتیجه رسیدند که براى پیشبرد فعالیتهای مبارزاتی خود؛ به تشکیل گروههایى برای حضور سازمانیافتهتر زنان اقدام کنند. بدین ترتیب گروههایی بهوسیله زنان سازماندهى شد و تعدادى از بانوان مبارز در آنها عضویت یافتند که با چاپ و انتشار اعلامیههایى که گاه در مقیاس وسیعى در سراسر کشور توزیع مىشد، تأثیر زیادى در آگاه کردن زنان و سوق دادن آنان به فعالیت علیه رژیم و حمایت از نهضت داشتند.
این گروهها و جنبشها که بیشتر در تهران و شهرهاى مذهبى سازماندهى مىشدند، به صورت زیرزمینى فعالیت مىکردند و اعضاى آنها هم بیشتر از زنان خانوادههاى مذهبى بودند. از مهمترین این گروهها و جنبشها میتوان به «جنبش زنان مسلمان ایران»، «بانوان و دوشیزگان مسلمان خراسان»، «زنان مبارز پیشروى تهران» و «اتحادیه انقلابى زنان مبارز» اشاره کرد.
پینوشتها:
1- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، جلد 3، ص 130،
2- انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، ج 8، ص 393
3- یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج 19، خادم شریعت(آیتالله حاج حسین خادمى)،1380، ص 215
4- انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، ج 3، ص 140 و 342
برگرفته از مرکز اسناد انقلاب اسلامی









