اوقات فراغت در دوران نوجوانی و جوانی برای همه بیشتر به معنای تابستان است و بس. اما برای بزرگترها هر ثانیهای که بتوانند به کار و مسوولیتهایشان تنها فکر نکنند همان لحظه اوقات فراغت به حساب میآید. مفهوم اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن برای نسلهای مختلف تغییر کرده است. اما هنوز با نزدیک شدن تابستان و فصل تعطیلی مدارس، به یکباره این عبارت و نحوه گذراندن آن رسانهای میشود. فارغ از اینکه در کشور ما به دلیل وجود تعطیلیهای متعدد و به ویژه تعطیلی دو تا سه هفتهای نوروز اوقات فراغت کاربرد بیشتری دارد و اهمیت توانایی برای اداره و مدیریت آن برای استفاده بهتر و مفیدتر از هر ثانیهاش مهمتر میشود. مدیریت زمان شاخص اصلی مدیریت و برنامهریزی برای اوقات فراغت است. توجه به اوقات فراغت سن و سال نمیشناسد و به اشتباه این امر تنها برای کودکان و نوجوانان به دلیل تعطیلات تابستانه مدرسهها شنیده و دیده میشود.
کارشناسان، اوقات فراغت را زمانی میدانند که در آن افراد جدا از نقشی رسمیکه برای رسیدگی به امور بر عهده دارند، یک دسته فعالیتهای آزادانه و انتخابگرایانه را انجام میدهند. چگونگی گذران آن متناسب با سن، جنس، طبقه اجتماعی، درآمد، شغل و مکان زندگی افراد متفاوت است. به اعتقاد جامعهشناسان و روانشناسان اوقات فراغت در جنبههای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقصادی و سیاسی با اهمیت و دارای کارکردهایی از جمله آزادی انتخاب و نوع فعالیت، اعتماد به نفس، خلاقیت و نوآوری، مشارکت اجتماعی، حفظ سنتها و آداب ورسوم، تجدید قوای نیروی کار و افزایش بهرهوری اقتصادی و تعلق سیاسی است. در نتیجه برنامهریزی درست و اصولی برای آن، خود به شاخصی مطمئن برای سنجش توسعه تبدیل میشود.
برنامهریزی
به اعتقاد کارشناسان امروزه «مدیریت زمان» در علم مدیریت از جایگاه ویژهای برخوردار است، زیرا با استفاده از راهکارهای «مدیریت زمان» میتوان بازدهی را افزایش داد و با بهرهگیری مناسب از «زمان» از اتلاف وقت و هزینههای سنگین چه روانی و چه فیزیکی پیشگیری کرد. از این رو، مدیریت زمان، علم کنترل زمان و استفاده صحیح از آن نیز نامیده میشود.
بهترین روش برای برنامهریزی نوشتن کارها، مسوولیتها و علائق است. فرد با تهیه فهرستی از آنچه باید و آنچه میخواهد انجام بدهد میتواند واقعیت را بر صفحه کاغذ ببیند و با توجه با اولویتهایش بین آنها انتخاب و حتی برخی را حذف کند. به این ترتیب فرد میتواند از زمان بهتر استفاده کند.
کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان تنها تابستان را به به عنوان زمان فراغت میشناسند و به تعطیلات میان سال تحصیلی به عنوان فرصت فراغت نگاه نمیکنند. اما جالب است که برخی مدرسه ها تابستانها و ایام عید را با دادن تکلیف و برگزاری کلاسها اشغال کردهاند و معنای قدیمی تابستان را هم تغییر دادند. البته در این میان، رسانهها هم معنای فراغت را برای همگان تغییر دادند و اهمیت لحظههای خوب و کوتاه استراحت مانند آخر هفتهها را نادیده گرفتهاند و تنها بر مدت طولانی نداشتن مدرسه و درس نام فراغت را نهادند. این امر باعث هدر رفتن زمان و کم شدن بهرهوری در میان نوجوانان میشود. برخی از دانشآموزان ثبتنام در کلاسهای مختلف مانند کلاسهای هنری و ورزشی را فراغت نمیدانند و متاسفانه به دلیل فشار والدین در آنها شرکت میکنند. همین دسته از نوجوانان هم وقتی زمان برنامهریزی نشده ای توسط والدین ندارند نخست هیجانزده میشوند اما در کمترین زمان ممکن افسرده و کسل شده و احساس بدی پیدا میکنند. بهترین راهحل در دوران کودکی نهفته است؛ باید کودکان را با چندین گزینه تنها گذاشت و از آنها خواست تا خودشان یاد بگیرند که میخواهند چه کنند. تنها گذاشتن فرزند اصل نظارت را رد نمیکند اما به معنای این است که فرد بیاموزد که چه امکانها و چه محدودیتهایی دارد و بدون نق زدن به والدین خودش اولویتهایش را انتخاب کند. او را در منزل با چند وسیله بازی بگذارید و ببینید چه بازی را انتخاب میکند. تنها رهایش نکنید و راهنماییهای کلی و اولیه را از او دریغ نکرده و به فکر باشید که راه دشوار او را نباید هموار کنید بلکه باید به او کمک کنید تا خودش از نردبان زمان و سن بالا برود و بیاموزد. در دوران نوجوانی هم به اجبار آنها را به کلاس و حتی سفر نبرید زیرا اجبار در کوتاه مدت پاسخگوست و در دوران جوانی واکنشهایی علیه اجبار دوران نوجوانی خواهید دید. بهترین راهحل رفتارهای درست و همسوی پدر و مادر است. والدینی که در نگاه کودکان از اوقات فراغتشان به خوبی استفاده میکنند در عمل به آنها میآموزند که چه کنند. کتاب خواندن، فیلم دیدن، خوابیدن، ورزش کردن، سفر رفتن، سر زدن با دوستان و اقوام و … همه کارهایی هستند که از والدین ما با ارزشگذاری غیر مستقیم به عنوان راههای خوب و بد گذران اوقات فراغت به ما یاد دادند و امروز نوبت ماست.
برخی نیز سفر و گردش و تفریح را در اولویت قرار میدهند. عده ای هم هستند که مدت زمان در اختیار خود را بدون هیچ تغییر و تحولی سپری کرده موضوع خاصی را در اولویت قرار نمیدهند. با تمام این تفاوت ها در نحوه نگرش به سپری کردن زمان در چنین مواقعی آیا میتوان از مدیریتی درست برای ساماندهی اوقات فراغت سخن گفت عده ای از کارشناسان جهت گیری اوقات فراغت به یک مدت زمان محدود در تابستان را اشتباه دانسته و بر این اعتقادند که اوقات فراغت و نحوه سپری کردن آن فقط به این فصل محدود نمیشود. از زاویه ای دیگر برخی نیز معتقدند که منحصر دانستن برنامه ریزی برای اوقات فراغت به دانش آموزان اشتباه است، چه آنکه در این نحوه برنامه ریزی سایر اقشار جامعه به فراموشی سپرده میشوند. با این حال نکته محوری در تمام این گفته به نحوه مدیریت زمان در دوره های مختلف باز میگردد. از این نظر توجه درست به مدیریت زمان و بهرهوری بهینه از ساعاتی که در اختیارمان قرار دارد در اولویت قرار میگیرد.
به یاد داشته باشیم که هول دادن نوجوان و جوان به جلو با برنامههای سنگین و مورد آرزوی پدر و مادر سبب دلزدگی و یا رشد کاریکاتوری میشود. در حالی که رشد در تمام ابعاد باید متوازن و متعادل باشد.
بزرگسالان
اهمیت دادن به زمانی که در اختیار داریم تنها مختص به اوقات فراغت و نحوه مصرف زمان در این اوقات نیست. با این حال، هنگامیکه بحث برنامهریزی برای چنین موضوعی پیش کشیده میشود، نحوه استفاده از زمان و مدیریت درست آن به منظور بهرهوری بیشتر در اولویت قرار میگیرد.
کارشناسان معتقدند که برنامههای تفریحی و سرگرمکننده متناسب با توانایی افراد، توجه به گسترش روابط اجتماعی در برنامههای اوقات فراغت برای ایجاد تعلق خاطر افراد به نظام اجتماعی، مشارکت دادن جوانان در فعالیتهای سازندگی کشور برای تقویت حس هویت در آنان، ایجاد واحدهای کوچک ارزان قیمت محلهای، ارایه آموزشهای متنوع مرتبط با نقشهای غیر شغلی افراد و افزایش دادن مشارکت خانوادهها از جمله راهکارهای غنیسازی اوقات فراغت است. اما همه این برنامهها زمانی مطلوب است که درباره جمعیت گستردهای از مردم صحبت میکنیم در حالی که یک پدر یا مادر یا یک فرد بالغ تنها میتواند برای خود و حداکثر خانوده کوچکش برنامهریزی کند.
تعطیلات نوروز برای برخی افراد دو هفته و برای شاغلان تنها یک هفته است. اگر دید و بازدیدهای سنتی نوروز را هم لحاظ کنید و احتمال سفر سه روزه خانوادگی را هم بدهید، چیزی جز دو روز برای شما باقی نمیماند که البته بیشتر زمان آن را هم کارهای عقب افتاده منزل برای خانمهای شاغل به خودش اختصاص میدهد. پس فرض میکنیم که یک خانم شاغل در تعطیلات نوروز تنها 24 ساعت زمان دارد تا به خودش و تنها خودش رسیدگی کند. یک سفر یک روزه به طبیعت، قدم زدن در پارک، سر زدن به یک دوست قدیمی، ماندن در خانه یا خوابیدن و تلویزیون نگاه کردن در ظاهر کار محسوب نمیشوند اما راههای مناسبی برای تجدید قوا هستند که میتوانند برای شروع بهتر یک سال کاری ایدهها و برنامههایی را برای هر کسی به همراه داشته باشند.
بزرگسالان به معنای دقیق و اخص کلمه، بزرگ شدهاند و میدانند که مهمترین و بهترین راه تجدید قوا و برنامهریزی برای آنها چیست و اگر هم ندانند میتوانند همین امسال، با تنها بودن یا مشورت با فردی که آنها را به خوبی میشناسند بفهمند که چه راهی بهتر از بقیه است.
چگونه مدیریت کنیم؟
اوقات فراغت زمان اضافی و بیهوده نیست. اوقات فراغت زمان طلایی و ارزشمند در زندگی هر کسی محسوب میشود. زمان، بالاخص اوقات فراغت آن چنان میتواند سرنوشتساز باشد که در صورت امکان باید از آن تکثیر کرد. تکثیر کردن زمان یعنی تصویر واقعی از زمان داشتن و بر کیفی بودن آن نگریستن.
یکی از اصولی که در مدیریت و برنامه ریزی مطرح است اصل 90 در 10 است. طبق این اصل بیشتر افراد موفق 90 درصد از نتایج مطلوب خود را در 10 درصد زمان اختصاصی و برنامهریزی شده خود در طول برنامه یا فرصت به دست میآورند و ما معمولاً متأسفانه شاید 90 درصد کار را در لحظات پایانی زمان با عجله میخواهیم انجام دهیم. کیفیت زندگی بستگی به میزان بهرهوری از زمان دارد و نظمپذیری دروازه و مجوز ورود به بهرهوری است.خلاقیت و نوآوری در استفاده از اوقات فراغت با سودمندی و کیفیت آن ارتباط تنگاتنگ دارد. خانوادهای میتواند اوقات فراغت خود یا فرزندان را مدیریت کند که به علایق و اشتیاق توجه داشته و همچنین ثانیه ثانیه و لحظه لحظه زمان را با توجه به هدفها زمانبندی و درجهبندی کند.
رمز بهرهوری بالاتر در انجام کار بهتر نهفته است نه سریعتر. برای موفقیت باید مثلث طلایی موفقیت را در برنامهریزی از یاد نبرید؛
– برای بدست آوردن دانش و موفقیت باید مطالعه کرد.
– برای خردمند شدن باید مشاهده کرد.
– مدیریت زمان را آموزش دهید.
داشتن امکانات برای تفریح و آموزش و … جزء ابزار موفقیت محسوب نمیشود. آنچه جاده موفقیت را ترسیم میکند، خلاقیت و نوآوری و بهرهوری در استفاده از زمان و مدیریت هنرمندانه آن است. غنیسازی اوقات فراغت پر کردن و یا انباشته کردن کارها و یا استراحت کردن به معنای بیکاری نیست. اوقات فراغت زمان بودن و شدن و چگونه زیستن و یا فرصتی برای با خود رفیق شدن است.
اوقات فراغت به معنی آسایش و آسودگی از کار و شغل است و به زمانهایی اطلاق می شود که فرد طبق تمایل شخصی برای خود تنظیم میکند. این ایام فراغت چه کوتاه مدت و چه بلند مدت نیازمند هدف، برنامهریزی مناسب و مدیریت هنرمندانه است تا بیشترین بهره و استفاده برای آرامش روانی صورت گیرد. پشت سر نهادن اوقات فراغت آن هم بدون داشتن هدف مناسب و برنامه مطلوب آشفتگی را به دنبال دارد.
استراحت روحی وجسمی، هدایت خود و خانواده، ورزش، برنامهریزی برای آینده، عبادت، آرامش روح، تفکر و آموزش، همه در زمان اوقات فراغت محقق میشود. اوقات فراغت به معنای کم کاری نیست شاید به نوعی پر کاری هم صورت گیرد اما همراه با میل و اشتیاق درونی جدا از تکلیف شغلی است. در نظر گرفتن ابعاد روحی روانی و نیازهای خاص دوره جوانی باید مبنای برنامه ریزی، هدف و مدیریت اوقات فراغت قرار گیرد.
گوشواره
- تعطیلات نوروز برای برخی افراد دو هفته و برای شاغلان تنها یک هفته است. اگر دید و بازدیدهای سنتی نوروز را هم لحاظ کنید و احتمال سفر سه روزه خانوادگی را هم بدهید، چیزی جز دو روز برای شما باقی نمیماند که البته بیشتر زمان آن را هم کارهای عقب افتاده منزل برای خانمهای شاغل به خودش اختصاص میدهد. پس فرض میکنیم که یک خانم شاغل در تعطیلات نوروز تنها 24 ساعت زمان دارد تا به خودش و تنها خودش رسیدگی کند. یک سفر یک روزه به طبیعت، قدم زدن در پارک، سر زدن به یک دوست قدیمی، ماندن در خانه یا خوابیدن و تلویزیون نگاه کردن راههای مناسبی برای تجدید قوا هستند که میتوانند برای شروع بهتر یک سال کاری ایدهها و برنامههایی را برای هر کسی به همراه داشته باشند.
منبع: مجله بهداشت زنان









